بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
در طول تاریخ همواره دیدهایم هر گروهی که خواهان علو و برتری
بوده اند سعی در برتر بودن در علم و ثروت داشتند علم و ثروت دو بال بالنده هر گروه
و فکر و اندیشه است
اگر بخواهیم ارزش و قدرت انسان را بسنجیم و این سنجش ابزاری
داشته باشد بی شک آن ابزار همانگونه که روانشناسان نیز بر آن تاکید دارند علم و
ثروت است.
تولید علم و تخزین آن جایگاه و پایه ای دارد که آن پایه عقل
است.
عقل نیز دارای ویژگیها و صفاتیست که برای حکم به عاقل بودن
افراد و سنجش میزان عاقل بودن ایشان این ویژگیها را در شخص میسنجیم
از جمله ویژگیهای عاقل همانگونه که پیشوای ششم علیه السلام
اشاره نمودهاند و ایرانیان از آن ضرب المثلی ساخته اند اینست که
#عاقل-از-یک-سوراخ-دوبار-گزیده-نمیشود.
از نمونههای بارز و آشکار ضرر کردن یا فریب خوردن از یک
جریان فراموش کردن ضرب المثل بین المللی
#آزموده-را-آزمودن-خطاست.
#زأی-عاقلانه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم ثبتنی علی الصراطِ یومَ تزل فیه الاقدام.
س. چرا یوم منصوب است؟
جواب. چون ظرف زمان یا همان مفعول فیه است و ظرف زمان چه مبهم و چه محدودش به تقدیر فی منصوب است.
ظرف زمان مبهم و محدود وی قـــــابل نصبست به تقدیر فی
لیــک مکــــان آنچه معـــین بود چاره در او نیست بجزذکر فی
س. چرا یوم تنوین قبول ننموده است؟
ج. به نحو کلی اسم معرب تنهاد در چند صورت تنوین قبول نمیکند
در این جمله یوم نه محلی به ال بوده و نه غیر منصرف بنا بر این باید گفت که مضاف واقع شده است.
که این سوال پیش می آید:مگر فعل مضاف الیه واقع میشود؟
که باید گفت به لحاظ ادبی جمله یا دارای محل اعراب است یا دارای محل اعراب نیست.
یکی از مواردی که جمله دارای محل اعراب است جایی است که مضاف الیه واقع شود.
س. جمله در چه صورت مضاف الیه واقع میشود؟
ج. جمله در صورتی که بعد از
مانند: السلام علیَّ یومَ ولدت، واذکروا اذ انتم قلیل
مانند: الله اعلم حیث یجعل رسالته، جلست حیثَ جلس زیدّ
برای مطالب بیشتر به کتاب الفوائد الصمدیه.شیخ بهایی/ حدیقه الرابعة/الرابعة/المضاف الیها مراجعه شود
روزى فضّال بن حسن بن
فضّال كوفىّ به أبو حنیفه برخورد كه در میان جماعتى انبوه مواردى از فقه و حدیث را بر
ایشان املاء مىكرد،
فضّال به دوست همراه خود گفت: تا أبو حنیفه را خجل نكنم هیچ جایى نروم.
دوست همراهش بدو گفت: أبو حنیفه كسى است كه تو خود به حالش واقفى و دلیل و حجّت او آشكار و عیان است.
گفت: واگذار! مگر حجّت فردى گمراه بر حجّت مؤمن
مىچربد؟ سپس بدو نزدیك شده و با هم سلام و علیك كردند، و حاضران همگى جواب سلامش
را دادند،
پس گفت: اى أبو حنیفه، یكى از برادران من مىگوید: بهترین مردم پس از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله علىّ بن أبى طالب است و من مىگویم: أبو بكر بوده و پس از او عمر. نظر شما چیست خدا رحمتت كند!.
پس أبو حنیفه مدّتى سر بزیر انداخته سپس گفت: آرامگاه آن دو كنار رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از هر كرم و فخرى بسنده مىكند، مگر نمىدانى كه آن دو كنار آن حضرت مدفونند، دیگر چه حجّتى واضحتر از آن است؟
فضّال گفت: من همین را به برادرم گفتم و او گفت: اگر آن خانه فقط براى رسول خدا بود آن دو با دفن در موضعى كه حقّى در آن نداشتند مرتكب ظلم و ستم شدهاند، و اگر براى آن دو بوده و به پیامبر بخشیدند باز هم در پس گرفتن آن كار بسیار بدى كردند، زیرا از بخشش خود صرف نظر كرده و عهد خود را فراموش كردند.
أبو حنیفه ساعتى سر بزیر انداخته فكر كرد سپس گفت: نه مخصوص او نه آن دو بوده، بلكه از قسمت سهم الإرث عائشه و حفصه مستحقّ دفن در آن مكان شدند.
فضّال گفت: من نیز همین را بدو گوشزد كردم ولى
او گفت: تو خود مىدانى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با داشتن 9 همسر وفات
یافت، اگر حساب كنیم براى هر كدام از زوجات آن حضرت یك نهم از یك هشتم مىافتد،
سپس در یك نهم یك هشتم نگاه كردیم دیدیم مىشود یك وجب در یك وجب، با این حساب
چگونه آن دو مرد مستحقّ بیشتر از آن شدند، و بعد اینكه چطور عائشه و حفصه از رسول
خدا صلّى اللَّه علیه و آله ارث برند ولى فاطمه دخت گرامى او از میراث منع گردد؟!
أبو حنیفه گفت: اى قوم، او را از من دور كنید، كه او رافضى مذهب خبیث است!!.[1]
قبل از خواستگاری
همه ما در رابطه با ازدواج و انتخاب
همسر و شایسته بودن وی دل نگرانی هایی داریم از این رو سراغ مشاور و کتب مختلف
میرویم که البته کار درست و لازمی است اما کافی نیست خوب است به نسخه ای که مولا
امیر مومنان علی علیه السلام در رابطه با ازدواج توصیه نموده اند نگاهی داشته
باشیم و انشاالله با عمل به این توصیه مولا و تفویض امور به خدای باری تعالی با
دلی آرام و خاطری آسوده به انتخاب همسر بپردازیم.
امام علی علیه السلام فرمودند
مَنْ أَرَادَ مِنْكُمُ التَّزْوِیجَ
فَلْیُصَلِّ رَكْعَتَیْنِ وَ لْیَقْرَأْ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ سُورَةِ یس
فَإِذَا فَرَغَ مِنَ الصَّلَاةِ فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْیُثْنِ
عَلَیْهِ وَ لْیَقُلِ:
هرکس تصمیم به ازدواج گرفت قبلش دو
رکعت نماز به این نحو، در رکعت اول و دوم بعد از حمد سوره یس بخواند و بعد از نماز
حمد و ثنای الهی کند و این دعا را بخواند
اللَّهُمَ ارْزُقْنِی زَوْجَةً صَالِحَةً
وَدُوداً وَلُوداً شَكُوراً قَنُوعاً غَیُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَكَرَتْ وَ إِنْ
أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَ إِنْ ذَكَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَ إِنْ نَسِیتُ
ذَكَّرَتْ وَ إِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَ إِنْ دَخَلْتُ عَلَیْهَا
سُرَّتْ وَ إِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنِی وَ إِنْ أَقْسَمْتُ عَلَیْهَا أَبَرَّتْ
قَسَمِی وَ إِنْ غَضِبْتُ عَلَیْهَا أَرْضَتْنِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ
الْإِكْرَامِ هَبْ لِی ذَلِكَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُكَ وَ لَا أَجِدُ إِلَّا مَا
قَسَمْتَ لِی
خدایا همسری صالحه، مهربان، فرزند
آور، شکرگذار قانع و غیرتمند روزیم گردان. که اگر کار خوبی انجام دادم تشکر کند و
اگر کار بدی انجام دادم و او را از خود آزردم ببخشد و اگر یاد خدا کردم مرا در یاد
خدا یاری دهد و اگر از یاد خدا غافل شدم یاد آورم شود و اگر در کنارش نبودم و برای
کاری از نزدش دور شدم آبروی خود و مرا حفظ کند و اگر کنارش بودم از بودنم در کنارش
احساس خرسندی و رضایت کند. اگر کاری را به او محول نمودم با کمال میل انجامش دهد و
اگر قسمش دادم قسمم را عملی کند و اگر بخاطر کاری از او ناراحت شدم با جبران آن
مرا خرسند سازد خداوندا آنچه که از تو
خواستم به بزرگی و کرمت به من عنایت فرما که من در پی چنین همسری هستم و نمییابم
مگر تو عنایت نمایی
وَ قَالَ عَلِیٌّ ع مَنْ فَعَلَ
ذَلِكَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا سَأَلَ
امام چنین فرمودند: هرکه این نماز را
بخواند خداوند باری تعالی آنچه که خواسته را به او عنایت مینماید
ثُمَّ إِذَا زُفَّتْ إِلَیْهِ وَ
دَخَلَتْ عَلَیْهِ فَلْیُصَلِّ رَكْعَتَیْنِ ثُمَّ لْیَمْسَحْ یَدَهُ عَلَى
نَاصِیَتِهَا وَ لْیَقُلِ:
اللَّهُمَّ بَارِكْ لِی فِی أَهْلِی وَ بَارِكْ
لَهَا فِیَّ وَ مَا جَمَعْتَ بَیْنَنَا فَاجْمَعْ بَیْنَنَا فِی خَیْرٍ وَ یُمْنٍ
سپس هنگامی که این زن به همسریش در
آمد و در شب زفاف وارد اتاق شد دو رکعت نماز بخواند و بعد از نماز دستش را بر
ناصیه(موهای جلو سر) همسرش گذارد و این دعا را بخواند
خدایا مبارک گردان برای من در اهلم و
مبارک گردان برای او در من و در آنچه که جمع کردی بین ما پس جمع گردان بین ما را
در خیر و راستی
(النوادر (للراوندی)
باب الدعاء عند التزویج . ص : 48)
درباره این سایت